دستبسته و مقهورم نمودند. غافل از اینکه، صفحۀ روزگار حرف حق را ضبط میکند. باری، من از دوست گرامی خود خواهشمندم این آخرین نامه را بهنظر دوستان عزیز و هممسلکهای ایرانی من برسانید و زبانی به آنها بگویید شما که میوۀ رسیده ایران هستید برای بیداری ایرانی دامن همت به کمر زنید، از حبس و قتال نترسید، از جهالت ایرانی خسته نشوید، از حرکات مذبوحانۀ سالطین متوحش نگردید، با نهایت سرعت بکوشید، با کمال چاالکی کوشش کنید، طبیعت به شما یار است و خالق طبیعت مددکار. سیل تجدد به سرعت به طرف مشرق جاری است. بنیاد حکومت مطلقه و مستبد، منعدم شدنی است، شماها تا میتوانید در خرابی اساس حکومت مطلقه و َدید گردیده، ّ س مستبد ِ بکوشید نه به قلع و قمع اشخاص. شما تا توان دارید در نسخ ]برداشتن[ عاداتی که میان سعادت و ایرانی سد کوشش نمایید؛ نه در نیستی صاحبان عادات. هرگاه بخواهید به اشخاص مانع شوید وقت شما تلف میگردد. سعی کنید موانعی را که میانۀ الفت شما و سایر ملل واقع شده رفع نمایید. گول عوامفریبان را نخورید آغاز حرکت مردم علیه استبداد و پیروزی نهضت مشروطه مظفرالدینشاه ٔ سلطنت ناصرالدین شاه مردم رفته رفته در اواخر دوره اعتراض خود نسبت به حکومت قاجار را آشکار کردند. ترور ٔ این نارضایتی عمومی بود. او ناصرالدینشاه، آخرین نمونه پادشاهی خودکامه بود که در طی حکمرانی پنجاه سالهاش، با شیوههای استبدادی، از ابراز علنی انتقادهای مردم جلوگیری میکرد. جانشین او، مظفرالدینشاه، فردی سستعنصر، بیاراده و بیمار بود و توانایی سروسامان دادن به امور کشور را نداشت. مظفرالدینشاه، عینالدوله را که فردی مستبد بود، به ٔ مملکت را به او سپرد. عنوان صدراعظم انتخاب کرد و اداره مظفرالدین شاه نیز مانند پدرش، سه بار به اروپا سفر کرد. پیامد این سفرها، هزینههایی سنگین بود که دولت با گرفتن وام از بیگانگان، آن را تأمین میکرد. همزمان، در روزنامهها ماجراهایی از این سفرها درج میشد و خشم عمومی را
- سه شنبه ۲۴ مهر ۰۳ ۱۸:۰۲ ۱ بازديد
- ۰ نظر